اعتراض ثالث به معنای اینکه همه انسانها در همه مراحل زندگی اشتباه میکنند و قضات دادگاه نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هیچ کسی از آینده باخبر نیست و نمیتواند آن را پیش بینی کند. رأی قاضی براساس اطلاعات منابع مختلفی است که دریافت میکند، توجه داشته باشیم که ممکن است وضعیت افرادی بخاطر رأی قاضی دگرگون شده و خساراتی را متحمل شوند یا حتی حقوق شهروندی آنها نیز سلب گردد؛ بنابراین این اشخاص میتوانند نسبت به رأی قاضی معترض باشند و این یکی از مهمترین روشها نسبت به رأی دادگاه است و باعث میشود تا قاضی در دادگاه بعدی دقت بیشتری کرده و رأی خود را با اطلاعات کاملتری صادر کند.
تصحیح کند و بدین ترتیب دیگر حق افراد ضایع نخواهد شد. مهمترین روشهای اعتراض به رأی دادگاه، تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی است. اصحاب دعوا که همان خواهان یا خوانده دعوا هستند نسبت به رأی قاضی اعتراض داشته و از رأی صادره هیچ گونه رضایتی ندارند میتوانند با این روشها، درخواست تجدیدنظر در رأی دادگاه کنند.
اعتراض ثالث
تا بدین جا متوجه شدیم که اصحاب دعوا میتوانند نسبت به رأی دادگاه اعتراض کنند، ولی اگر کسی به غیر از این افراد نسبت به رأی دادگاه معترض باشد با چه راهکارهایی میتواند نظر خود را نسبت به رأی دادگاه بیان کند. آیا میتوان انتظار داشت این چنین امری محقق شود؟
نهادی به نام اعتراض ثالت در همین زمینه شکل گرفته است. اشخاصی که نسبت به رأی دادگاه معترض هستند میتوانند به این نهاد مراجعه کرده و دادگاه وظیفه دارد که اعتراضات این افراد را بررسی کند. بررسی اعتراضات افراد به لحاظ قانونی و حقوقی، براساس شرایط خاصی است.
زمانی که قاضی رأی خود را صادر میکند، این رأی فقط بر خواهان و خوانده تاثیرگذار بوده و در مورد وضعیت افراد دیگر تاثیرگذار نیست و به همین دلیل تنها خواهان و خوانده میتوانند نسبت به رأی قاضی معترض باشند و وضعیت اشخاص دیگر که همان اشخاص ثالث هستند چندان دستخوش تغییرات نخواهد شد. اما با این حال، رأی دادگاه ممکن است بر وضعیت افراد دیگر که در دعوای حقوقی بین خواهان و دخالتی ندارند، متاثر از رأی دادگاه باشد.
مثالی در رابطه با اعتراض ثالت
به طور مثال فرض کنید که آقای «الف» از آقای «ب» به دادگاه شکایت میکند و ادعا میکند که خانهای که آقای «ب» در آن سکنی گزیده متعلق به اوست. دادگاه با مدارک و شواهدی متوجه میشود که ادعای آقای «الف» کاملا درست است و خانه به آقای «الف» تعلق دارد، اما در این بین خانم «ج» که خواهر آقای «الف» است متوجه رأی دادگاه شده و متوجه میشود که بخشی از خانه که همان ارث پدری است به برادرش تعلق گرفته است.
رأی دادگاه که به دو نفر «الف» و «ب» صادر شده، از طرف دیگر بر وضعیت حقوقی «ج» هم تأثیرگذار است. خانم «ج» در این بین احساس میکند که حقوق او پایمال شده، خانم «ج» در این چنین شرایطی چکاری میتواند بکند و اوضاع خود را سامان ببخشد؟
خانم ج. میتواند نسب به رأی دادگاه معترض باشد و به اصطلاح اعتراض ثالث کند. اعتراض خانم «ج» در این چنین وضعیتی به معنای شکایت از رأی دادگاه است. شخص ثالت به کسی گفته میشود که طرف دعوای خواهان یا خوانده نباشد.
شما با اعتراض ثالث میتوانید نسب به رأی صادره دادگاه معترض باشید. چه کسانی میتوانند از اعتراض ثالث استفاده کنند، آیا هر کسی که به رأی دادگاه معترض باشد میتواند از اعتراض ثالث استفاده کند؟
افراد شایسته برای اعتراض ثالث
در صورتی که فردی ویژگیهای ذیل را داشته باشد، میتواند نسبت به رأی دادگاه معترض باشد؛
• ثالث بودن فرد باید احراز شود، و نباید یکی از طرفین دعوای خواهان یا خوانده باشد. اصحاب دعوا میتوانند با روشهایی مانند تجدیدنظرخواهی به رأی دادگاه معترض باشند. اعتراض ثالث مختص اشخاص ثالث بوده که در دعوا و شکایت خواهان و خوانده بی طرف هستند و مشتکی عنه نیستند، ولی رأی دادگاه وضعیت زندگی آنان را متاثر میکند.
• شخص معترض باید ذی نفع باشد و در صورتی که رأی دادگاه در وضعیت زندگی او خللی ایجاد کند، دادگاه ملزم به تجدیدنظر در رأی صادره است. شخص معترض زمانی میتواند نسبت به رأی دادگاه معترض باشد که تصور کند در دعوای حقوقی، نفعی از او ضایع شده است و به غیر از این فرد دیگری نمیتواند نسبت به رأی دادگاه معترض باشد.
در مثالی که ذکر کردیم، خانم «ج» بخاطر این که در دعوای حقوقی، نفعی دارد میتواند نسبت به رأی دادگاه معترض باشد و اعتراض او در دادگاه بحث و بررسی میشود و امکان دارد که اعتراض او درست نباشد، ولی در هر حال تصور میکند که او در این دعوا، نفع مادی یا معنوی دارد.
در اعتراض ثالت باید به نکته بسیار مهمی اشاره کنیم. آیا اعتراض ثالث برای همه دادگاهها صادق است؟ آیا میتوان نسبت به برخی آرای صادره از دادگاه معترض بود؟
محل اعتراض ثالث نسبت به آرای صادره دادگاه
ماده ۴۱۸ قانون دادرسی
بر اساس ماده ۴۱۸ قانون دادرسی، فرد ثالث میتواند نسبت به رأی دادگاههای انقلاب، تجدیدنظر و عمومی اعتراض نماید. برهمین مبنا، شخص ثالث میتواند نسبت به همه رأی دادگاهها، اعتراض خود را ابراز نماید. این قضیه در مورد آرای داوری نیز صدق میکند و حتی افرادی که داوران را انتخاب نکرده اند میتوانند نسبت به رأی داوران اعتراض داشته باشند.
در اعتراض ثالث شخص میتواند در هر زمانی نسبت به رأی دادگاه، اعتراض خود را ابراز کند؛ بنابراین به نکته بسیار مهمی پی میبرید، و آن این است که اشخاص ثالث میتوانند در هر زمانی نسبت به آرای دادگاهها معترض باشند و این اعتراض در هر زمانی قابل رسیدگی است. شخص ثالث باید فقط به دادگاهی که رأی را صادر کرده، اعتراض خود را ابزار کند.
اثرات جانبی اعتراض ثالث
زمانی که دادگاهی رأی خود را صادر میکند و شخص ثالث نسبت به آن معترض میشود در این صورت پرونده دوباره وارد پروسه بررسی شده و رأی نهایی هرگز به مرحله اجرا درنمیآید؟
میتوان گفت که به لحاظ حقوقی، نظر شخص معترض نسبت به رأی دادگاه تاثیری ندارد و آن را معلق نمیکند. بدین معنی که اعتراض شخص ثالث هرگز باعث به اجرا در نیامدن رأی دادگاه نمیشود و فقط باید منتظر بماند تا نتیجه اعتراض وی مشخص شود. حکم دادگاه اجرا میشود و به تبع آن نتیجه و اثر اعتراض شخص ثالث نیز مشخص میگردد.
البته دادگاه میتواند با دریافت تضمین قابل قبولی مانند سند اموال غیرقابل انتقال یا ضمانت نامه بانکی اجرای حکم دادگاه را تا زمانی به تعویق بیندازد تا خسارتی بر شخص ثالث وارد نشود و در نهایت نتیجه اعتراض مشخص شود.
دادگاه میتواند بنا به صلاحدید خود بخشی از حکم را به شخص ثالث خسارتی وارد میکند را لغو کند، متوقف کردن اجرای کل حکم در صورتی که تفکیک کردن آن ممکن نباشد لازم و ضروری است.