برخی در هنگام ازدواج، بدون مطالعه و آگاهی از شروط و تبصرههای آن، همه موارد را میپذیرند اما در طول زندگی با مشکلات فراوانی مواجه میشوند که کوچکترین اشتباهی حق و حقوق آنها را از بین میبرد مانند «ترک منزل از سوی زن».
یکی از شروط اختیاری ضمن ازدواج این است که مرد قبول میکند که اگر زن را بدون دلیل خاصی طلاق دهد، نصفی از اموال به دست آمده در طول زندگی مشترک را به همسرش بدهد. این شرط کاملاً اختیاری است و تنها داراییهایی از مرد را شامل میشود که از روز عقد تا روز طلاق به دست آورده و موجود باشد. متن این شرط در عقدنامه به شرح زیر است:
«ضمن عقد ازدواج، زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار او نبوده، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده، یا معادل آن را طبق نظر دادگاه، بلاعوض به زوجه منتقل نماید.»
خیلی از دختر پسرها موقع عقد 12 شرط اصلی را امضا میکنند که فقط به هم برسند اما وقتی پای عمل به میان میآید، با مشکلاتی مواجه میشوند که پیشتر تصورش را نمیکردند. مثل یکی از دوستانم، زهره که با لج بازی و ندانم کاری باعث از بین رفتن حقوقاش شد. (برای حفظ حریم خصوصی، اسامی داخل متن مستعار هستند.)
شهاب و زهره سال 86 در دانشگاه با هم آشنا شدند و به خاطر تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی، خانوادهها بعد از کلی مخالفت، نهایتاً با ازدواج آنها موافقت کردند. اما 50 روز از عقدشان نگذشته بود که پدر زهره فوت و تک دختر خانواده بیپشتوانه شد. اوایل زندگی، همه چیز خوب بود اما به یک سال نرسیده بود که کمکم وابستگی شهاب به مادرش مشکلاتی را در زندگی زناشویی ایجاد کرد.
3 سال گذشت و زهره شبیه آدمهای افسرده شده بود چون شهاب خیلی اجازه نمیداد با دوستان قدیمی ارتباط داشته باشد. هر وقت که زهره از مشکلات زندگی به مادر و برادرش میگفت با نصیحت مواجه میشد و کسی نمیخواست این مشکل را جدی بگیرد. روزی یکی از دوستان زهره تماس گرفت و گفت که شهاب را با دختری دیده و از آنجایی که مدتی بود شهاب دیر به منزل میآمد، زهره تصمیم گرفت که تعقیبش کند و بالاخره یک روز شهاب را در رستوران با دختری دید و وقتی اعتراض کرد با کتک و فحاشی از سوی شهاب روبرو شد. زهره به حالت قهر به خانه پدری رفت اما مادر و برادرش پیشنهاد دادند که به منزل برگردد و چون شهاب در طول مدت قهر هیچ تماسی نگرفته بود، زهره هم از سر لجبازی به قهر خود ادامه داد.
2 ماه گذشت و این بار مادر و برادر زهره اصرار کردند که به منزل برگردد و تکلیف زندگیاش را روشن کند، اما وقتی زهرا در منزل را باز کرد با دختری که 3 ماه پیش با شهاب دیده بود مواجه شد و به دختر حمله کرد. در همین زمان شهاب، زهره که به قول شورش «بیکسوکار» بود را به سمت راهرو پرت و شروع به فحاشی کرد.
شهاب از زهره به خاطر 3 ماه ترک منزل و سرباززدن از وظایف همسری شکایت کرده و درخواست طلاق داده بود. زهره هم از شهاب به اتهام روابط نامشروع شکایت کرد اما ارائه صیغه نامه شهاب را تبرئه کرد. وکیل زهره سعی کرد به خاطر درخواست طلاق از طرف شهاب شرط تنصیف اموال را به نتیجه برساند اما از آنجایی که زهره منزل را ترک کرده بود، این شرط باطل بود، ضمن اینکه شهاب بدون اطلاع زهره، خانه را 1 سال قبل از دادخواست طلاق به نام مادر خود کرده بود و در زمان طلاق دارایی و اموالی به نام او نبود. درنهایت فقط 14 سکه مهریه به زهره رسید که آن هم با اثبات عدم توانایی شهاب به علت گرانی سکه تقسیط به هر 3 ماه 1 سکه شد.