در سیستم حقوقی ایران محرومیت از ارث وجود ندارد و ممکن نیست. مورث یا صاحب مال در صورتی که بخواهد از تعلق اموالش به ورثه بعد از فوت جلوگیری نماید باید تکلیف اموال خود را در زمان حیاتش مشخص کند و نمی تواند به راه حل محرومیت از ارث متوسل شود.برای تعیین تکلیف اموال و جلوگیری از تعلق آن به بعضی ورثه راه حل های متفاوتی وجود دارد که در این مقاله مختصر به آنها پرداخته می شود.این راه حل ها عبارتند از صلح عمری، صلح قطعی، بیع مشروط، وصیت تملیکی و …..
راه های تعیین تکلیف اموال بعد از فوت
1- وصیت نامه
مطابق ماده 825 به بعد قانون مدنی وصیت یکی از راه هایی است که فرد در زمان حیات تکلیف اموالش را بعد از فوت مشخص می کند.
وصیت فقط تا یک سوم اموال نافذ است و بیشتر از آن منوط به رضایت و قبول سایر ورثه است.
با توجه به وضعیت وصیت کننده و بر اساس ماده 276 به بعد قانون امور حسبی وصیت سه نوع دارد :
الف) وصیت نامه رسمی ( مطابق ماده 277 امور حسبی )
ب) وصیت نامه خود نوشت ( مطابق ماده 208 قانون امور حسبی )
ج) وصیت نامه سری ( مطابق ماده 279 قانون امور حسبی )
در صورتی که وصیت نامه هیچ یک از شرایط وصیت نامه های مندرج در قانوون را نداشته باشد عده ای از قضات و حقوقدانان معتقدند با طرح دعوای تنفیذ وصیت نامه می توان به آن اعتبار بخشید و در صورت احراز اصالت وصیت نامه درست و قانونی است و عده ای دیگر معتقدند وصیت نامه ای که در هیچ یک از 3 دسته رسمی یا خودنوشت یا سری قرار نگیرد فقط در صورتی معتبر است که شرایط مواد 283 به بعد قانون امور حسبی را داشته باشد و در غیر اینصورت امکان طرح دعوای تنفیذ وجود ندارد.به عنوان مثال اگر دست نوشته ای با امضای منسوب به متوفی در ورقه ای عادی و بدون گواه گواهان بعد از فوت وی کشف شود که خط موصی هم نباشد و تاریخ هم نداشته باشد چون نه رسمی است و نه خودنوشت است و نه سری و در زمان جنگ یا مسافرت دریا یا امراض فراگیر هم تنظیم نشده اصلاً وصیت نامه نیست و قابلیت اعتبار و تصدیق و تنفیذ و قابلیت رسیدگی در قالب دعوای تنفیذ را ندارد و در حالی که مطابق نظر اول وصیت نامه همین که رسمی یا خودنوشت یا سری نباشد در هر حال می توان با طرح دعوای تنفیذ وصیت نامه به آن اعتبار بخشید.
وصیت تملیکی
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجانا تملیک کند. این وصیت اگر زاید بر ثلث باشد، نافذ نیست مگر به اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند، فقط نسبت به سهم او نافذ می شود.
وصیت کننده (موصی) کسی است که وصیت تملیکی به نفع او شده است، موصی له است. مورد وصیت، موصی به است.
وصیت عهدی
وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور می نماید.
وصیت کننده (موصی) کسی که به موجب وصیت عهدی، ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود، وصی نامیده می شود.
حال اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.این وصیت به خاطر مخالفت با قواعد آمره باطل است و امکان تنفیذ آن وجود ندارد. حتی در صورتی که وارث محروم این وصیت را قبول کند، این وصیت نافذ نخواهد شد. زیرا مواد قانونی مربوط به ارث از قوانین آمره هستند که توافق افراد نمی تواند مخل آن شود و قاعده ای را که قانونگذار ایجاد کرده است را تغییر دهد.
اما مورث می تواند در قالب عقود مختلف و قبل از زمان مرگ، با انتقال اموال خود، این نیت خود را عملی کند. البته لازم به ذکر است از میان عقودی که در ذیل به آنها اشاره می شود، صلح عمری به دلیل حفظ مالکیت مورث قبل از زمان مرگش راهی مطمئن تر و منطقی تر به نظر می رسد.
صلح عمری
همان است که اگر شخصی بخواهد بخشی از املاک و مستغلات و دارایی خویش را به فرزند خود یا کسی بدهد اما کاملا اختیار مال و یا املاک مورد نظر و همچنین سود دریافتی از ماحصل اجاره به طرف مقابل منتقل نشود و مالک اولی در مواقع به خصوصی که مد نظر او می باشد دوباره آن مال را به تملک خود دربیاورد.
در این نوع عقد معمولا شخص می خواهد مال خویش را به شخصی منتقل و در عوض شخص دوم نیز تعهداتی در مقابل شخص اول قبول می نماید و اگر شخص دوم که متصالح نام دارد از انجام تعهدات خودداری نماید، مصالح یا شخص منتقل کننده مال می تواند با فسخ عقد، آن را دوباره به تملک خود دربیاورد.
برای نیل به این منظور، طرفین به دفتر اسناد رسمی مراجعه و سند مصالحه به شرط عمری میان ایشان بعد از انجام تشریفات قانونی تنظیم می گردد و عین مال به صورت مشروط به متصالح منتقل و منافع در دست مصالح باقی می ماند.
در مورد چنین صلحی در طول استمرار عقد اگر مصالح فوت نماید، مال مورد نظر به متصالح انتقال قطعی شده و به دیگر وراث چیزی از این بابت منتقل نمی شود. و اگر در این مدت متصالح به تعهدات خود عمل ننماید، مصالح با مراجعه به دفترخانه محل ثبت سند آن را فسخ و مال مورد نظر را به تملیک خود در می آورد.
بیع: مورث می تواند تا قبل از مرگ خود با انتقال اموالش از طریق بیع قانونی به اشخاصی که در نظر دارد، وراثی که قصد محرومیت آنان از ارث را دارد، عملا از ارث محروم کند.
وقف: از آنجا که در وقف عین مال حبس و منافع آن تسبیل می شود و چون این حبس موبد و دائمی است، مورث با وقف اموال خود، عملا وراثی که در نظر دارد را از ارث محروم می کند.
هبه: که طی آن مورث مال خود را مجانا به کس دیگری تملیک می کند. در این صورت نیز مورث قبل از مرگ خود اقدام به انعقاد عقدی نموده و بر اساس آن عملا افرادی را که بخواهد از ارث محروم می کند.