واخواهی یکی از راه های شکایت از احکام است که تنها در مورد احکام غیابی انجام می شود. واخواهی دارای اثر تعلیقی بر اجرای حکم است. یعنی در مهلت واخواهی، اجرای حکم معلق میماند و چنانچه در مهلت قانونی، دادخواست واخواهی تقدیم شود، اجرای حکم غیابی تا روشن شدن نتیجه واخواهی و صدور رای قطعی، معلق می ماند.
در صورتی که با سپری شدن مهلت قانونی واخواهی، محکوم علیه غایب (خوانده) واخواهی نکند، اگر حکم غیابی بسته به مورد که قابل تجدیدنظر یا فرجام باشد یا نباشد، مهلت آن سپری شود، لازم الاجرا می شود و به درخواست محکومله (خواهان) دادگاه دستور اجرای آن را صادر می کند و عملیات اجرایی آغاز می شود.
واخواهی خارج از مهلت قانونی و اثر آن بر اجرای حکم غیابی
پرسشی که میتوان مطرح کرد، این است که اگر نسبت به حکم غیابی، در مهلت قانونی، واخواهی نشده و حکم لازمالاجرا شود، اما دادخواست واخواهی خارج از مهلت قانونی تقدیم شود آیا این دادخواست، اثری بر اجرای حکم دارد؟برای پاسخ به این پرسش باید سه فرض در نظر گرفته شود:
1- ابلاغ واقعی حکم غیابی و واخواهی خارج از مهلت، بدون ادعای عذر موجه و اثر آن بر اجرای حکم: اگر حکم غیابی در دعوایی صادر شده باشد و آن حکم قابل تجدیدنظر نباشد و حکم غیابی ابلاغ واقعی شده باشد، اما محکومعلیه غایب (خوانده) در مهلت مقرر واخواهی نکند، به درخواست محکومله، حکم اجرا میشود. در این صورت واخواهی خارج از مهلت، بدون آن که عذر موجهی اعلام شود، بهموجب قرار دادگاه، مردود اعلام میشود و این قرار قطعی است. بنابراین واخواهی در اجرای احکام خارج از مهلت، در فرض بیانشده، هیچ اثری بر اجرای حکم ندارد.
اما اگر حکم غیابی در دعوایی صادر شود که آن دعوا، قابل تجدیدنظر نیز باشد و محکومعلیه غایب بعد از گذشتن مهلت واخواهی و تجدیدنظرخواهی، واخواهی کند، دادگاه علیالقاعده باید قرار رد دادخواست واخواهی را صادر کند.
2- واخواهی خارج از مهلت، به ادعای عذر موجه و اثر آن بر اجرای حکم: ماده ٣٠۶ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر میدارد: «مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود… .»
اگر ابلاغ واقعی حکم ممکن نباشد، حکم ابلاغ قانونی شده و مهلت، از تاریخ ابلاغ قانونی آغاز میشود.قانونگذار انجام واخواهی خارج از مهلت را در شرایطی مجاز اعلام کرده است و نیز توقف و منع اجرا را در واخواهی خارج از مهلت اجازه داده است؛ چنانچه در ماده فوقالذکر اعلام کرده است که اگر واخواه خارج از مهلت واخواهی کرده و ثابت کند که عذر موجه داشته است، در صورتی که دادگاه ادعای او را موجه تشخیص دهد، قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر کرده و اجرای حکم نیز متوقف خواهد شد.جهات عذر موجه عبارتند از مرضی که مانع از حرکت است؛ فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد؛ حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد و توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.
وقتی که قرار قبول دادخواست واخواهی صادر شود، اجرای حکم نیز متوقف میشود و توقیف اجرا تا روشن شدن نتیجه واخواهی ادامه دارد. بعد از آن، اگر اجرای حکم غیابی تایید شود و در پروندهای باشد که آن حکم، قابل تجدیدنظر نباشد، عملیات اجرایی از توقیف خارج شده و به جریان آمده و علیالقاعده تا پایان ادامه مییابد؛ در غیر این صورت، مستلزم تعیین تکلیف تجدیدنظرخواهی و فرجامخواهی است. متوقف شدن اجرای حکم بدین معناست که هیچگونه عملیات اجرایی جدیدی انجام نمیشود؛ مانند اینکه مالی که بازداشت بوده، به مزایده گذاشته نمیشود و همچنین عملیات اجرایی که تا قبل از توقیف، انجام شده است، به همان حالت میماند؛ بهطور مثال مال بازداشتشده آزاد نمیشود.قرار توقف اجرای حکم یا قرار توقیف عملیات اجرایی که بعد از صدور قرار قبولی واخواهی خارج از مهلت، بهدلیل عذر موجه صادر میشود، بهصورت دادنامه درنمیآید و شکل ویژهای ندارد و به طرفین ابلاغ نمیگردد و قابل اعتراض نیست.
3- واخواهی خارج از مهلت به ادعای آگاه نشدن از مفاد حکم و اثر آن بر اجرای حکم: قانونگذار در تبصره یک ماده ٣٠۶ قانون آیین دادرسی مدنی بیان کرده است: «چنانچه ابلاغ واقعی به شخص محکومعلیه میسر نباشد و ابلاغ قانونی به عمل آید، آن ابلاغ معتبر بوده و حکم غیابی پس از انقضای مهلت قانونی و قطعی شدن به موقع اجرا گذارده خواهد شد. در صورتی که حکم ابلاغ واقعی نشده و محکومعلیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رای باشد، میتواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم دارد. دادگاه بدوا خارج از نوبت در این مورد رسیدگی کرده، قرار رد یا قبول دادخواست را صادر میکند. قرار قبول دادخواست مانع اجرای حکم خواهد بود.»
انجام واخواهی در مهلت تجدیدنظرخواهی و اثر آن بر اجرای حکم
اگر محکومعلیه غایب در مهلت یادشده جهت واخواهی، دادخواست واخواهی ندهد اما بعد از سپری شدن مهلت واخواهی، در مهلت تجدیدنظر، دادخواست واخواهی دهد، تبصره ٣ ماده ٣٠۶ قانون آیین دادرسی مدنی در این باره مقرر کرده است: «تقدیم دادخواست خارج از مهلت یادشده بدون عذر موجه قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله است.»
مستندات قانونی مرتبط با نحوه انجام واخواهی در اجرای احکام
نظریه مشورتی ادارهکل حقوقی قوهقضاییه؛ شماره نظریه: ۶۵۱/۹۶/۷ شماره پرونده: ۶۹-۳/۱-۰۷۱ تاریخ نظریه: 20 خرداد سال 1396
بر اساس دادنامه غیابی، محکومعلیه به پرداخت مبلغی بابت محکومبه در حقوق محکومله محکوم میشود و پس از صدور حکم محکومیت با رعایت مقررات قانونی و مضی مهلتهای قانونی واخواهی و تجدیدنظرخواهی با صدور اجرائیه شخص ثالثی در جهت استیفای مبلغ محکومبه، مالی را در اجرای احکام مدنی معرفی میکند و در آن مرحله محکومعلیه به لحاظ عدم اطلاع از مفاد دادنامه، تقاضای واخواهی میکند و واخواهی وی مورد قبول واقع میشود و پس از صدور قرار قبولی واخواهی، عملیات اجرایی متوقف میشود، با رسیدگی ماهیتی در دادگاه بدوی حکم بر رد واخواهی محکومعلیه صادر و پس از آن در دادگاه تجدیدنظر حکم قطعی مبنی بر تایید حکم بدوی صادر میشود. حال با توجه به موارد مذکور آیا در خصوص مالی که شخص ثالث در جهت استیفای مبلغ محکومبه معرفی کرده است، میتوان عملیات اجرایی را ادامه داد و نسبت به مزایده و فروش ملک شخص ثالث اقدام کرد یا خیر؟اولاً با توجه به اینکه با صدور قرار قبولی واخواهی، اجرای حکم متوقف میشود، چنانچه اقداماتی در مرحله اجرا انجام شده باشد، از جمله توقیف مال برای وصول محکومبه مذکور در فرض استعلام، تا صدور حکم نهایی باقی میماند. زیرا در واخواهی فقط اجرا متوقف میشود و عملیات اجرایی اعاده نمیشود.
ثانیاً هرگاه پس از انقضای مهلت واخواهی و تجدیدنظرخواهی و قطعیت حکم غیابی، اجراییه صادر شده، سپس محکومعلیه واخواهی کرده و با صدور قرار قبولی واخواهی، اجرا هم متوقف شده و متعاقباً حکم غیابی مذکور عیناً پس از رسیدگی تایید شده و قطعیت یافته باشد، با توجه به اینکه قبلاً اجراییه صادر و ابلاغ شده، در این مرحله نیازی به صدور اجراییه مجدد نیست و پس از ابلاغ دادنامه قطعی، عملیات اجرایی که قبلاً متوقف شده است، مجدداً ادامه پیدا میکند. بنابراین در فرض سؤال، عملیات اجرایی نسبت به مالی که توسط ثالث برای وصول محکومبه معرفی شده است، ادامه مییابد.
نظریه مشورتی ادارهکل حقوقی قوهقضاییه؛ شماره نظریه: ۲۹۵/۹۶/۷ شماره پرونده: ۶۹-۳/۱-۲۷ تاریخ نظریه: 11 اردیبهشت سال 1396
در خصوص دعوی «الف» به طرفیت «ب» حکم محکومیت «ب» به پرداخت مبلغ پانزده میلیون تومان صادر میشود. پس از عدم وصول واخواهی و تجدیدنظر پرونده به اجرای احکام ارسال و از اموال محکومعلیه به میزان دو میلیون تومان توقیف و نسبت به مازاد محکومبه وکیل محکومله درخواست اعمال ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مبنی بر صدور دستور بر جلب محکومعلیه را میکند. پس از صدور برگ جلب، محکومعلیه از رأی صادره واخواهی میکند که دادنامه واخواسته به مبلغ هفت میلیون تومان تایید میشود. پس از قطعیت دادنامه اخیرالذکر واخواسته، وکیل محکومله درخواست صدور برگ جلب محکومعلیه را کرده و استدلال میکند با توجه به اینکه قبلا اجراییه صادر شده و با اعمال ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی موافقت شده، نیازی به صدور مجدد برگ اجراییه نیست. آیا دادگاه باید مجدداً برگ اجراییه صادر کند یا خیر؟ هرگاه پس از انقضای مهلت واخواهی و تجدیدنظرخواهی و قطعیت حکم غیابی، اجراییه صادر شده و سپس محکومعلیه واخواهی کرده و با صدور قرار قبولی واخواهی، اجرا هم متوقف شده و متعاقباً حکم غیابی مذکور عیناً پس از رسیدگی تأیید شده و قطعیت یافته باشد، با توجه به اینکه قبلاً اجراییه صادر و ابلاغ شده، در این مرحله نیازی به صدور اجراییه مجدد نیست و پس از ابلاغ دادنامه قطعی، عملیات اجرایی که قبلاً متوقف شده، مجدداً ادامه پیدا میکند.