هر دعوایی دو طرف دارد، خواهان و خوانده اصلی دعوا؛ شاید کسانی هم مانند وکیل، وصی، قیم، ورثه یا قائممقام هم در دعوا نقش داشته باشند اما آنها هم در واقع به تبع همان خواهان و خوانده اصلی وارد دعوا میشوند اگر غیر از خواهان و خوانده اصلی (وابستگان آنها)، شخص دیگری هم در دعوا ذینفع باشد، باید با عنوان «ثالث» وارد دعوا شود؛ «ورود ثالث» یا «جلب ثالث» دارای مقررات خاصی خواهد بود
هر دعوایی دو طرف دارد، خواهان و خوانده اصلی دعوا؛ شاید کسانی هم مانند وکیل، وصی، قیم، ورثه یا قائممقام هم در دعوا نقش داشته باشند اما آنها هم در واقع به تبع همان خواهان و خوانده اصلی وارد دعوا میشوند. اگر غیر از خواهان و خوانده اصلی (وابستگان آنها)، شخص دیگری هم در دعوا ذینفع باشد، باید با عنوان «ثالث» وارد دعوا شود؛ «ورود ثالث» یا «جلب ثالث» دارای مقررات خاصی خواهد بود.
مفهوم «ثالث» هم در مورد ورود و جلب شخص ثالث و هم در مورد اعتراض ثالث صدق میکند. هرچند که موارد و تشریفات طرح این سه نوع از دعوا با یکدیگر متفاوت است. دکتر مصطفی السان، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با «حمایت» با بیان این مطلب، در خصوص اینکه شخص ثالث دارای چه حقوقی است، گفت: طبق ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، شخص ثالثی که خود را در دعوای در حال رسیدگی ذینفع میداند، میتواند با تقدیم دادخواست در این دعوا وارد شود. همچنین طبق ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که هر نوع رأیی در حقوق شخص ثالث خلل وارد آورد، ثالث میتواند نسبت به رأی صادره اعتراض کند که این اقدام اصطلاحاً «اعتراض شخص ثالث» نامیده میشود.
وی ادامه داد: ورود ثالث نیز در زمان رسیدگی شعبه بدوی دیوان عدالت اداری پیشبینی شده است. بدین معنا که ثالثی که برای خود مستقلاً حقی قایل است یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذینفع میداند، میتواند با تقدیم دادخواست و قبل از صدور رأی در دادرسی وارد شود.
این عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی افزود: هرچند ماده ۵۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری صریحاً پیشبینی نکرده، اما با توجه به ملاک ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، هر گاه در شعبه دیوان رأی صادر شده باشد، امکان ورود ثالث منتفی است. زیرا دعوایی وجود ندارد که بتوان در آن وارد شد.
السان اضافه کرد: البته اگر از شعبه دیوان (اعم از بدوی یا تجدیدنظر) رأیی صادر شود که در حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد، ثالث میتواند ظرف دو ماه از تاریخ اطلاع از حکم نسبت به آن اعتراض کند. بر اساس ماده ۵۷ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض شخص ثالث، شعبهای است که به پرونده رسیدگی و نسبت به آن رأی صادر کرده است.
وی همچنین عنوان کرد: بر اساس مواد ۳۴ و ۷۳ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، دستور موقت از شعبه بدوی دیوان عدالت اداری یا شعبه تجدیدنظر دیوان ممکن است صادر شود. شعبه رسیدگیکننده در صورت احراز ضرورت و فوریت موضوع، بر حسب مورد، دستور موقت مبنی بر توقف اجرای اقدامات، تصمیمات و آرای مزبور یا انجام وظیفه، صادر میکند که این مورد نیز در ماده ۳۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آمده است.
وارد ثالث، مدعی (خواهان) است
این وکیل پایهیک دادگستریِ همچنین در خصوص معنا و مفهوم اصطلاحات ورود ثالث و جلب ثالث بیان کرد: ورود ثالث یعنی حالتی که ثالث به طور مستقل در یک دعوای در جریان، مدعی حق مستقلی برای خویش بوده یا خود را در ذیحق شدن یکی از طرفین، ذینفع می داند. این شخص باید با تقدیم دادخواست در چنین دعوایی وارد شود.
وی افزود: بنابراین وارد ثالث، مدعی (خواهان) محسوب میشود و در دعوای تمام عیاری که وی طرح میکند، باید تمامی شرایط و مندرجات الزامی دادخواست که از جمله در مواد ۵۱ الی ۵۶ قانون آیین دادرسی مدنی آمده است، رعایت شود.
السان در ادامه اظهار کرد: در جلب شخص ثالث، هر یک از اصحاب دعوای اصلی، شخص ثالثی را که امکان دارد شخص حقیقی یا حقوقی باشد به دادرسی جلب میکنند، بدین معنا که وی را خوانده قرار میدهند، با این امید که مستقلاً در برابر خواهان اصلی محکوم شود یا از دعوای احتمالی وی در آینده پیشگیری شود. وی با ذکر مثالی در این زمینه عنوان کرد: به عنوان مثال، در مورد ملکی که موضوع نقل و انتقالهای متعدد با سند عادی قرار گرفته، بهتر است برای پیشگیری از مشکلات بعدی، همه خریداران و فروشندگان، خوانده قرار گیرند و اگر در جریان دادرسی مشخص شود که شخصی مبایعهنامه داشته است، وی نیز برای پیشگیری از مشکلات احتمالی بعدی باید به دادرسی جلب شود.
این حقوقدان با بیان اینکه جلب شخص ثالث به دادرسی در جریان رسیدگی در شعبه بدوی در دیوان عدالت اداری امکانپذیر است، اضافه کرد: مهلت این اقدام، برای شاکی حداکثر ۳۰ روز پس از ثبت دادخواست اصلی و برای طرف مقابل، ضمن پاسخ کتبی به دادخواست شاکی است. در صورتی که مهلت فوق رعایت شود، شعبه دیوان تصویری از دادخواست، لوایح و مستندات طرفین را برای شخص ثالث ارسال میکند این موضوع در ماده ۵۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری پیشبینی شده است.
وی ادامه داد: بدین معنا که اگر متقاضی جلب، شاکی باشد باید نسخهای از دادخواست خود و پیوستهای آن و اگر طرف شکایت باشد، باید ضمن دادخواست جلب ثالث، نسخهای از دفاعیات و مدارک خود را به شعبه رسیدگیکننده تسلیم کند تا برای مجلوب ثالث ارسال شود.
السان در پاسخ به این پرسش که شخص ثالث در چه مرحلهای میتواند به جریان دادرسی وارد شود، گفت: طبق ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، ثالث میتواند تا زمانی که دادرسی در جریان رسیدگی قرار دارد، چه در مرحله بدوی یا در مقطع تجدیدنظر با تقدیم دادخواست وارد دادرسی شود. به نظر میرسد که ورود شخص ثالث در مرحله واخواهی نیز امکان دارد. زیرا قانون آیین دادرسی مدنی، این امر را ممنوع نکرده و به قرینه ماده ۱۳۶ این قانون امکانپذیر است. به گفته وی، در صورتی که ختم دادرسی اعلام شده یعنی پرونده آماده صدور رأی قاطع باشد، امکان ورود شخص ثالث در آن مرحله یا مقطع از رسیدگی وجود نخواهد داشت. اگر در دادگاه تجدیدنظر ختم دادرسی اعلام شده باشد، عملاً امکان ورود ثالث در آن دعوا منتفی میشود. در این فرض، ثالث باید منتظر رأی بماند و تنها در حالتی که رای صادره در حقوق وی خللی وارد سازد، میتواند اعتراض کند. (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی) این عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به اینکه هزینه دادرسی ورود و جلب ثالث چقدر است، اظهار کرد: با توجه به اینکه خواسته دعوای ورود و جلب شخص ثالث از دعوای اصلی تبعیت میکند، بنابراین هزینه دادرسی آن نیز اصولاً تابع دعوای اصلی است.
شرایط جلب ثالث
وی در مورد شرایط جلب ثالث گفت: طبق ماده ۱۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان یا خواندهای که قصد جلب شخص ثالث را دارد، باید دلایلی ارایه کند مبنی بر اینکه ثالث به نحوی به این دعوا مربوط است و میتوان وی را خوانده قرار داد. البته به نظر میرسد که دادگاه وارد ماهیت ادعای شخص نمیشود و بررسی اینکه آیا واقعاً میتوان مجلوب ثالث را محکوم کرد یا خیر، نیازمند رسیدگی در ماهیت و برگزاری حداقل یک جلسه دادرسی است.
السان در زمینه موعد تقدیم دادخواست ورود ثالث نیز بیان کرد: به موجب ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلا حقی قایل باشد یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذینفع بداند، میتواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، وارد دعوا شود، چه رسیدگی در مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد.
وی افزود: همچنین بر اساس ماده ۱۳۵ همان قانون، هر یک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند، میتواند تا پایان جلسه نخست دادرسی، جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف ۳ روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را مطرح کند. در این میان تفاوتی وجود ندارد که دعوا در مرحله نخستین یا تجدیدنظر باشد.
شرایط ابطال دادخواست ورود ثالث
این حقوقدان با بیان اینکه دادخواست ورود شخص ثالث از حیث شرایط لازم و مندرجات الزامی مانند دادخواست اصلی بین خواهان و خوانده است، تصریح کرد: بنابراین اگر وارد ثالث وظیفهای بر عهده داشته و آن وظیفه را انجام ندهد و بدون انجام آن وظیفه امکان رسیدگی در ماهیت دعوای وی نباشد، به استناد یکی از مواد ۹۵، ۹۶، ۲۵۶ و ۲۵۹ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار ابطال دادخواست وارد ثالث صادر میشود.
وی ادامه داد: همچنین اگر شخص ثالث دادخواست، ورود خود را تا نخستین جلسه دادرسی مسترد کند، به استناد بند (الف) ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار ابطال دادخواست وارد ثالث صادر میشود.
ورود ثالث در دعوی تصرف عدوانی
السان در مورد ورود ثالث در دعوی تصرف عدوانی گفت: هرگاه شخص ثالثی در موضوع رسیدگی به دعوای تصرف عدوانی یا مزاحمت یا ممانعت از حق در حدود مقررات یادشده خود را ذینفع بداند، تا وقتی که رسیدگی خاتمه نیافته است، چه در مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد، میتواند وارد دعوا شود. مرجع مربوط به این امر رسیدگی کرده و حکم مقتضی صادر خواهد کرد.
وی خاطرنشان کرد: به نظر نمیرسد که قواعد متفاوتی در مقایسه با مواد ۱۳۰ تا ۱۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی، بر ورود شخص ثالث در دعاوی تصرف حاکم باشد. ماده ۱۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی نیز از حیث الفاظ تفاوت چندانی با ماده ۱۳۰ این قانون ندارد.
منبع : روزنامه حمایت